افسردگي سايکوتيک يکي از انواع افسردگي اساسي است به اين صورت که وقتي يک بيماري افسردگي شديد با علائمي از سايکوز (روان پريشي) همراه ميشود، بروز ميکند. سايکوزها ميتوانند به شکل توهمات (مانند شنيدن صدايي که به آنها ميگويد آنها انسانهاي خوبي نيستند يا بي فايدهاند)، هذيان (مانند احساس شديد بيهودگي، شکست يا انجام گناه) يا قطع رابطه با واقعيت به هر شيوه ديگري باشد.
افسردگي سايکوتيک با افسردگي اساسي يا افسردگي باليني غيرسايکوتيک چه تفاوت هايي دارد؟
بر اساس موسسه ملي بهداشت روان، افراد سايکوتيک تماس خود را با واقعيت از دست ميدهند. اين افراد ممکن است صداهايي بشنوند که وجود خارجي ندارند (توهم). همچنين آنها ممکن است عقايد غير منطقي و بسيار عجيب داشته باشند. براي مثال آنها ممکن است خيال کنند که ديگران قادرند افکار آنها را بشنوند. يا افرادي سعي در صدمه زدن به آنها دارند، يا اينکه توسط شيطان تسخير شدهاند يا به خاطر ارتکاب به جرمي که در واقع هرگز انجام ندادهاند تحت تعقيب پليس هستند.
افراد مبتلا به افسردگي سايکوتيک ممکن است بدون هيچ دليل روشني عصباني شوند. آنها ممکن است وقت زيادي را با خودشان يا در رختخواب سپري کنند- با بيداري در شب و خوابيدن در طول روز. شخص مبتلا به افسردگي سايکوتيک ممکن است به ظاهرش بي توجه شود. مثلاً از انجام دادن کارهايي مثل حمام کردن يا عوض کردن لباس امتناع کند. همچنين، صحبت کردن با چنين اشخاصي ممکن است گاهاً دشوار باشد، به سختي حرف بزنند يا مطالب نامفهوم و بي معنايي را بيان کنند.
افسردگي سايکوتيک يا روان پريشي
افراد مبتلا به بيماريهاي رواني ديگر مانند اسکيزوفرني نيز روان پريشي (سايکوز) را تجربه ميکنند. با اين تفاوت که افراد مبتلا به افسردگي سايکوتيک هذيانها و توهماتي با درون مايه افسردگي دارند (مانند بيهودگي يا شکست)، درصورتيکه علائم سايکوز در بيماران اسکيزوفرن اغلب عجيب و نا محتمل هستند و با هيچ وضعيت خُلقي رابطه روشني ندارند (براي مثال دائم در اين فکرند که غريبهها بدون هيچ دليلي در حال تعقيب آنها هستند به جاي اينکه فکر کنند غريبهها قصد حمله به آنها را دارند). همچنين افراد مبتلا به افسردگي سايکوتيک ممکن است بابت افکارشان احساس خجالت و شرمساري داشته باشند و در نتيجه سعي در پنهان کردن اين افکار کنند. اين پنهان کاري تشخيص اين نوع افسردگي را با دشواري مواجه ميکند.
ولي مسأله تشخيص بسيار پر اهميت است. درمان اين بيماري با درمان افسردگي غير سايکوتيک تفاوت ميکند. همچنين داشتن يک دوره افسردگي سايکوتيک خطر ابتلا به اختلال دوقطبي را بالا ميبرد و با تکرار دورههاي اين افسردگي، خطر بروز مانيا و حتي خودکشي نيز ايجاد ميشود.
علائم افسردگي سايکوتيک چيست؟
علائم شايع بيماران مبتلا به افسردگي سايکوتيک عبارتند از:
تحريک
اضطراب
يبوست
افسردگي
بي خوابي
اختلالات عقلاني
عدم تحرک فيزيکي
هذيان يا توهم
افسردگي سايکوتيک چگونه درمان مي شود؟
معمولاً درمان افسردگي سايکوتيک در بيمارستان انجام ميشود. از اين طريق بيمار امکان تماس نزديک و مکرر با متخصصين سلامت روان را دارد. در اين شرايط دارو درمانيهاي مختلفي ارائه ميشود تا خُلق (به انگليسي: mood) بيمار را به حالت ثبات برساند. از جمله ترکيباتي از داروهاي ضد افسردگي و ضد روان پريشي. داروهاي ضد روان پريشي انتقال دهندههاي عصبي را -که برقراري ارتباط بين سلولهاي عصبي در محيط مغز را ايجاد ميکنند- تحت تأثير قرار ميدهند. که اين برقراري ارتباط توانايي درک و سازمان دهي اطلاعات درباره دنياي اطراف را ساماندهي ميکند.
امروزه تعداد زيادي از داروهاي ضد روان پريشي و نورولپتيک به صورت گسترده استفاده ميشود. اين داروها عبارتنداز ريسپريدون، الانزاپين، کويتاپين، آريپيپرازول، زيپرازيدون و آسناپين. هر دارويي عوارض جانبي خاص خود را داشته و پروفايل اثربخشي باليني متفاوتي دارد. با اين حال معمولاً، اين داروها نسبت به داروهاي ضد روان پريشي اوليه بهتر تحمل مي شوند.
آيا درمان هاي افسردگي سايکوتيک هميشه موثر واقع مي شوند؟
درمانهاي افسردگي سايکوتيک بسيار نتيجه بخش هستند. معمولاً اين امکان براي بيمار وجود دارد که در عرض يک سال بهبودي پيدا کند. در عين حال ممکن است پيگيريهاي بعدي درمان به صورت مکرر ضروري باشد. همکاري بيمار با پزشک براي يافتن تأثيرگذارترين دارو بسيار پر اهميت است. در صورت عدم موفقيت دارو درماني، گاهي اوقات از درمان «الکترو شوک» (مخفف انگليسي: ECT) نيز استفاده ميشود. از آنجاييکه بيماري افسردگي سايکوتيک از جمله بيماري هاي کاملاً جدي است، خطر خودکشي در اين بيماري بالاست.
درباره این سایت